StudioMetrecord

StudioMetrecord

فروش فیلمهای آموزشی نایاب مهندسی صدا,میکس,مسترینگ و فروش پلاگین های حرفه ای و غیر قابل دسترس,فروش سینتهای نایاب و ناشناخته و ...

نظرسنجی سایت

با چه نرم افزاری کار می کنید؟

اشتراک در خبرنامه

جهت عضویت در خبرنامه لطفا ایمیل خود را ثبت نمائید

Captcha

آمار بازدید

  • بازدید امروز : 7
  • بازدید دیروز : 55
  • بازدید کل : 399400

⁠ ضبط وکال در فضای بزرگ


⁠ ضبط وکال در فضای بزرگ


اگر به یک فضای بزرگ و تعداد مناسبی از میکروفون ها دسترسی دارید، با دو ابزار ذکر شده می توانید شگفتی های زیادی را خلق کنید. آهنگ Heroes از David bowie، یکی از آهنگ هایی است Tony Visconti در آن از یک میکروفون برای ضبط صدای خواننده و از میکروفون دیگری برای ضبط آمبیانس محیط استفاده کرده است.
روند کار به این شکل است که میکروفون مخصوص صدای خواننده به همان شیوه ضبط در استودیو در مقابل او قرار می گیرد و میکروفون و یا حتی میکروفون های دیگر که به کمک آن ها می توانید آمبیانس محیط را به صورت استریو ضبط کنید، در فاصله ۳ متر و یا بیشتر نسبت به خواننده جای می گیرند. اما طبیعی است که برای دستیابی به بهترین نتیجه لازم است از پری امپلی فایرهای رده بالایی برای میکروفون ها استفاده کنید، تا جزئیات را قبل از ورود به نرم افزار آهنگسازی از دست ندهید.
اما یکی از مهمترین نکاتی که در این نوع از ضبط باید مد نظر قرار دهید این است که به دلیل فاصله میکروفون ها از منبع صوتی حتی کوچک ترین نویزها هم صدایی بسیار بلندتر از خواننده شما خواهند داشت. بنابراین لازم است که از سکوت کامل و عدم وجود سر و صداهای مزاحم، قبل از شروع به ضبط مطمئن شوید، چرا که این ها مواردی هستند که نمی توان در میکس به اصلاح آن ها پرداخت.
اما اگر به فضای مناسب برای تجربه کردن چنین ضبطی دسترسی ندارید، شاید استفاده از پلاگین های مختلف ریورب و دیلی گزینه بسیار راحت تری باشد.

⁠ ضبط وکال در فضای بزرگ
انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۷

⁠⁣استفاده از لیمیتر در پروسه میکس


⁠⁣استفاده از لیمیتر در پروسه میکس


سوال: در هنگام میکس، نشانگر Level خروجی پروژه، Overload شدن پروژه را نشان می دهد، آیا می توان از لیمیتر بر روی خروجی استفاده کرد؟
پاسخ: مهندسین حرفه ای میکس و حتی مهندسین مسترینگ، استفاده از لیمیتر را در مرحله مسترینگ، به عنوان ابزاری برای کنترل بلندی صدا توصیه می کنند. اما کمتر دیده می شود که در پروسه میکس برای کنترل Loudness از لیمیتر بر روی خروجی استفاده شود.
دلیل انجام این کار این است که مفهوم میکس، جایگیری صحیح صداها نسبت به یکدیگر با ولوم های در نظر گرفته شده است و پروژه می بایستی در مرحله میکس صدای خوبی بدهد و در مرحله مسترینگ آخرین تنظیمات برای گرفتن خروجی اعمال شود.
ابزارهایی مانند لیمیتر که بر روی دینامیک پروژه تاثیر می گذارند، مانع از درک و تصمیم گیری درست در میکس می شوند و بهتر است هر چیزی که باعث Overload شدن، دیستورت یا به طور کلی ناخوشایند شدن صدا می شود، در مرحله میکس توسط کاهش Gain به طور کامل اصلاح شود.
پس از گذراندن مرحله میکس و قرار دادن لیمیتر بر روی لاین خروجی در مرحله مسترینگ، می توان لیمیتر را برای کنترل Peak ها و یا افزایش سطح ولوم پروژه بر روی لاین خروجی (Output) قرار داد.

⁠⁣استفاده از لیمیتر در پروسه میکس
انتشار : ۲۹ خرداد ۱۳۹۷

چگونه صدای سازها را پن کنیم


p style="text-align: center;"><!--StartFragment

چگونه صدای سازها را پن کنیم

p><!--StartFragment

پنینگ، جداشدن یک سیگنال تک صدایی به صورت استریو و یا چندکاناله است. پنینگ به میکس عمق می افزاید. به صورت سمت چپ ، سمت راست و وسط.

کنترل های پن روی میکسر

معمولا دردسرساز ترین قسمت در میکس ، وسط (مرکز) می باشد. زیرا در میکس ، شلوغ ترین مکان ، مرکز میکس است. قابل ذکر است صداهایی چون کیک ، اسنیر ، بیس و وکال را همیشه در مرکز میکس قرار دهید. و سعی کنید صداهایی به غیر از این صداها را به اطراف ( یعنی سمت چپ یا سمت راست ) پن کنید. این قوانین قوانینی کلی هستند که صد البته می توان برای دستیابی به افکت های مختلف ، به صورت آگاهانه و خاص آن ها را تغییر داد.

p style="text-align: center;">  <!--StartFragment

در پنینگ اصطلاحی به نام هارد لفت و هارد رایت Hard Left - Hard Right وجود دارد که به معنی کاملا به چپ و کاملا به راست می باشد. معمولا پیشنهاد می شود که در میکس از هارد لفت یا هارد رایت استفاده نشود. زیرا برخی صداها ممکن است به راحتی باعث کثیفی موسیقی شوند. به جای استفاده از پنینگ هارد ، عددی میان آن ها را در نظر بگیرید.

 

برای حفظ تعادل میکس ، هرگاه عنصری به سمتی پن می شود ، باید عنصری دیگر نیز به سمت مخالف پن شود. پنینگ باعث می شود که هر ساز و صدایی فضای کافی برای فعالیت در محیط استریو داشته باشد.

توجه داشته باشید که قوانین پنینگ ، قطعی نیستند و مانند هر مقطعی از میکس ، ممکن است متغیر باشد. پس بهترین راه ، تجربه و استفاده از گوش تان است.

 

بررسی چند مورد از اصول های پنینگ

در ادامه به ببرسی چند مورد از جایگاه های مناسب برای ساز ها و صدا ها می پردازیم.

 

۱. پنینگ کیک Kick

 

سازی سنگین و حجیم مانند کیک ، باید جایی در مرکز میکس باشد تا تعادل میکس را به هم نزند.

 

۲. پنینگ اسنیر Snare

 

اسنیر ، تقویت کننده ی ریت در موسیقیست. پس باید جایی نزدیک مرکز قرار داده شود.

 

۳. پنینگ تام Tom

 

یک تام به چپ و تام دیگر را به راست پن کنید. و برای جلوگیری از ایجاد اغتشاش در میکس ، از خیلی دور قرار دادن (هارد) خودداری کنید.

 

۴. پنینگ های هت Hi Hat

 

های هت می تواند با انعطاف بالا ، به هر طرفی پن شود. و از آنجایی که فرکانس های بالایی را می نوازد ، زیاد تعادل را برهم نمی زند.

 

۵. پنینگ اُوِر هد OverHead

 

بهتر است اورهد ها از اطراف شنیده شوند و اما نباید صدای زیادی داشته باشد زیرا شنونده را گیج می کند.

 

۶. پنینگ گیتار بیس Bass Guitar

 

سازهای سنگینی مانند بیس و گیتار بیس ، باید در مرکز باشند. تا اختلال تعادل ایجاد نکنند.

 

۷. پنینگ گیتار ریتم Rhythm Guitar

 

اگر گیتار ریتم به صورت دوترک ضبط شده ، هرکدام را هارد لفت و هارد رایت کنید.

 

۸. پنینگ گیتار آکوستیک Acoustic Guitar

 

اگر گیتار ریتم به صورت استریو ضبط شده ، هرکدام را هارد لفت و هارد رایت کنید.

 

۹. پنینگ پیانو Piano

 

استریو : اگر پیانو استریو ضبط شده است ، هر ترک را به چپ و راست پن کنید.

مونو : اگر پیانو مونو ضبط شده است ، آن را کمی از مرکز فاصله دهید.

 

۱۰. پنینگ سازهای زهی String

 

صداهای پد زهی ، می توانند پن شوند و فضای خالی به وجود آورند.

 

۱۱. پنینگ وکال ( صدای خواننده ) Vocal

 

صدای وکال باید در مرکز باشد. مگراینکه از تکنیک های استریو برای وکال استفاده می کنید.

p><!--EndFragment

p><!--EndFragment

p style="text-align: center;"><!--EndFragment

چگونه صدای سازها را پن کنیم
انتشار : ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷

اکو معکوس Reverse Echo چیست؟


p style="text-align: center;"><!--StartFragment

اکو معکوس Reverse Echo چیست؟

p><!--StartFragment

اکو معکوس یا ریورب معکوس ، همچنین معروف به اکو وارونه و بازسازی معکوس، نوعی افکت صدا ست که نتیجه ی ضبط اکو یا دیلی Delay یک سیگنالی ست که معکوس پخش می شود. سپس فایل اصلی به صورت اصلی خود پخش شده و صدای اکو معکوس ، زودتر از آن پخش می شود.

 

این تکنینک ، در انواع موسیقی ها به عنوان عنصری خلاقانه استفاده می شود. همچنین کاربرد فراوانی در ساخت موسیقی فیلم و بازی های کامپیوتری دارد.

p><!--EndFragment

p style="text-align: center;"><!--EndFragment

اکو معکوس Reverse Echo چیست؟
انتشار : ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷

ووکودر Vocoder چیست ؟


 

ووکودر Vocoder چیست ؟

وکودر Vocoder (مرکب از کلمات voice encoder) دسته ای از پروسس های صداست که سیگنال صدای انسان را برای تغییر صدا،کمپرس و ادیت صدا، مالتیپلکس کردن ، کد گذاری و ... آنالیز و سینتی سایز میکند.

اولین نوع از وکودر ها یعنی وکودر کانالی در سال 1930 برای کد گذاری مکالمات در مخابرات ایجاد شده بود و هدف آن کد گذاری مکالمات برای کاهش پهنای باند برای مخابره همزمان بود (برای مثال کمپرس سیگنال های صدا). درالگوریتم وکودر کانالی، تنها مولفه ی قدرت را در نظر گرفته و مولفه ی فاز را کاملا نادیده میگیرد که این باعث بدست آمدن صدایی ناواضح میشد. در انکودر ورودی از میان یک فیلتر چند بانده عبورکرده ، بعد هر یک از این بند ها از یک envelop follower عبور میکنند و سیگنال های کنترلی انولوپ فالور هاEnvelope Followers به دیکودر مخابره میشوند. دیکودر این سیگنال های کنترلی تقویت شده را برای بازسازی به فیلتر های مربوط به خود میفرستد.از آنجایی که این سیگنال های کنترلی نسبت به فرم موجی صدا با سرعت کمتری حرکت میکنند، پهنای باند لازم برای مخابره ی مکالمه میتواند کاهش پیدا کند. این به کانال های مکالماتی این فرصت را میدهد تا بتوانند از یک کانال ارتباطی مثل یک کانال رادیویی یا کانال زیر دریایی استفاده کنند.(برای مثال مالتیپلکس کردن)

با کد گذاری کردن سیگنال های کنترلی ، از قطعی هنگام مخابره ی صدا جلوگیری میشود. این نوع استفاده از کدگذاری برای ارتباطات رادیویی امن میباشد. مزیت این روش کدگذاری این است که هیچ یک از سیگنال های اصلی فرستاده نمیشود بلکه پوشش باند عبوری فیلتر میشود. واحد های دریافت کننده باید در وضعیت سیگنالی یکسانی قرار داشته باشند تا نسخه ای از سیگنال های مریی اصلی را بازسازی کنند.

وکودر همچنین بصورت گسترده ای بعنوان ساز موسیقی الکتریکی بکار میرود.قسمت دکودر از وکودر،که “ودر Voder" نام دارد بشکل مستقل میتواند برای سینتی سایز کردن صدا استفاده شود.

 

 

ووکودر Vocoder چیست ؟
انتشار : ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷

فاز : اختلاف زمانی و پولاریتی


فاز : اختلاف زمانی و پولاریتی

 

p style="text-align: center;"><!--StartFragment

یکی از مباحثی که بسیار باعث سردرگمی می شود ، فاز Phase می باشد. شاید بخاطر این است که اغلب مردم این اسم را برای بیش از یک مشکل به کار می برند. بهتر است دقیق تمرکز کنیم و بیابیم که چه چیزی مشکل به وجود آورده و سپس روی آن تمرکز کنیم. اسامی گاهی گیج کننده هستند !
وقتی کسی اسم از فاز Phase می برد ، معمولا منظورش یکی از این دو مورد است :


پولاریتی Polarity
اختلاف زمانی Timing Difference

 

خوشبختانه با تعریف کردن این دو مورد ، می توانیم کمی به سردرگمی هایمان خاطمه بدهیم !

p style="text-align: center;"><!--EndFragment

 

p style="text-align: center;"><!--StartFragment

 

۱. پولاریتی

 

ممکن است دکمه هایی روی برخی میکروفون ها ببینید به نام های :

فاز Phase ، فاز معکوس Phase Reverse، چرخش فاز Phase Invert ، و غیره.

این همان پولاریتی است.

ممکن است مهندسین صدا راجع به اتصال XLR و پین ۲ هات و پین ۳ هات صحبت کنند.

این هم پولاریتی ست.

اگر اِلِمنت دو میکروفون را بسیار نزدیک به هم قرار دهید ، ممکن است کسی بگوید که فاز یک میکروفون از فاز دیگری خارج شده. این هم پولاریتی ست.

صدا، هوای درحال نوسان است. مولکول ها کشیده می شوند و هل داده می شوند ، سپس کشیده می شوند و هل داده می شوند و این تکرار می شود. این نواسانات هوا ، نیروی عاملی هستند که المنت میکروفون را تکان می دهد. وقتی هوا به المنت فشار می آورد ، یک افزایش به بالای صفر در شکل موج به وجود می آورد. و وقتی هوا المنت را می کِشد ، یک افت به زیر صفر در شکل موج ایجاد می شود. این کشیدن ها و هل دادن ها، پولاریتی هستند.

اگر پولاریتی را معکوس کنیم وقتی هوا به المنت فشار می آورد ، یک کاهش (به جای افزایش) به زیر صفر در شکل موج به وجود می آورد. و وقتی هوا المنت را می کِشد ، یک افزایش (به جای کاهش ) به بالای صفر در شکل موج ایجاد می شود.

نکته این جاست : هیچ چیز زودتر یا دیرتر در زمان حرکت نکرد. ما صرفاً ظاهر الکترونیکی

و یا تصویر شده ی رابطه ی کشیدن و هل دادن را معکوس کردیم.

 

با یک آزمایش خیلی ساده ، می توانیم مشکل فاز را شبیه سازی کنیم. یک سیگنال را ، در لاین دیگری کپی کنید و روی هم منتطبق کنید. صدا دوبرابر خواهد شد. حال اگر فاز یکی از آن دو سیگنال را معکوس کنیم ، کاملا همدیگر را خنثی Cancel می کنند.

 

۲. اختلاف زمانی

 

ممکن است وقتی دارید برای صدابرداری از یک سوژه خاص ، بیش از یک میکروفون را به کار میگیرید ، همکارتان به شما هشدار دهد که مراقب باشید که با مشکلات فاز روبرو نشوید. برای مثال وقتی صدای ضبط شده ی اسنیر Snare ، زودتر از میکروفون اورهد Overhead برسد ، در حقیقت اختلاف زمانی تعریف می شود.

پردازش دیجیتال سیگنال ها ، ممکن است تاخیر زمانی ایجاد کند. که گاهی به اصطلاح صدای “فازی” توضیح داده می شود.

می دانید که : تاخیر Latency ، درست مانند دیر بودن Late در اختلاف زمانی ست.

اختلاف زمانی ، ممکن است باعث اتفاقی به نام “فیلتر شانه ای” یا همان کامب فیلترینگ Comb Filtering شود. گرچه ممکن هم هست که این مسئله به وجود نیاد. پس حتی اگر متوجه شدید که با مشکل اختلاف زمانی برخورد کرده اید ( و نه پولاریتی) در این زمان است که به بررسی فیلتر شانه ای بپردازید. اغلب مهندسین صدا با تجربه ، با گوش می توانند متوجه مشکل فیلتر شانه ای شوند. گاهی ممکن است مشهود باشد. بدین صورت که صدا مطلوب نیست ، اما فازی هم شنیده نمی شود.

 

شرایطی که باعث به وجود آمدن فیلتر شانه ای می شوند

 

وقتی با میکروفون صدابرداری می کنیم، تحت شرایط بسیار خاصی ، ممکن است فیلتر شانه ای به وجود بیاید. اگر می خواهیم از به وجود آمدن فیلتر شانه ای پیشگیری کنیم ، باید بدانیم که این اتفاق تحت چه شرایطی رخ می دهد.

 

باند پهن

اغلب ساز های موسیقی ، باند پهن دارند. بدین معنی که در یک زمان چندین سیگنال تولید می کنند. برای مثال اگر با یک صداساز یک سیگنال سینوسی 1k Hz تولید کنیم ، در لحظه فقط یک سیگنال داریم (در سازهای موسیقی اغلب بیش از یک سیگنال تولید می شود). فاز Phase مشکلی ست که برای سیگنال خاصی (مثلا 1k Hz ) اتفاق می افتد. اما فیلتر شانه ای اغلب در موارد سیگنال هایی که باندپهن هستند اتفاق می افتد.

 

ارزش زمانی

فیلتر شانه ای در مواقعی که ارزش زمانی صدا بالاست ،

بیشتر مشهود می باشد. پینک نویز و وایت نویز ازین قبیل هستند.

هرچه صدا زمان کمتری مثل اسنیر داشته باشد، فیلتر شانه ای کمتر مشهود خواهد بود.

 

اختلاف سطح صدا

اگر صدای اسنیر در میکروفون A است و همچنین در میکروفون B نیز شنیده می شود ، و همچنین چند میلی ثانیه اختلاف زمانی دارند، هنگامی که هردو را با هم تلفیق می کنید ، احتمالا مشکل فیلتر شانه ای به وجود می آید.

اما اگر صدای اسنیر در دو میکروفون اختلاف سطح صدا بیش از 9 dB داشته باشد، احتمال زیاد فیلتر شانه ای به گوش نخواهد رسید. بنابرین اگر بتوانید همچین اختلاف سطح صدایی به وجود بیاورید، به احتمال زیاد می توانید اثر فیلتر شانه ای را از بین ببرید.

 

تاخیر

بیشتر مشکلات فیلتر شانه ای ، هنگامی به وجود می آیند که اختلاف زمانی کمتر از ۳۰ میلی ثانیه (با توجه به سه فاکتور قبلی) . به محض اینکه تاخیر به بیش از ۳۰ میلی ثانیه برسد ، اکو هایی از هم گسسته به گوش خواهند رسید. از آنجایی که صدا حدودا هر یک میلی ثانیه ، ۳۰ سانتی متر حرکت می کند ، اگر دو میکروفون بیش از ۱ متر از هم فاصله داشته باشند مشکل فیلتر شانه ای کمتر اتفاق می افتد. گرچه بیش از ۱ متر هم ممکن است اکو هایی پراکنده داشته باشید.

p style="text-align: center;"><!--EndFragment

فاز : اختلاف زمانی و پولاریتی
انتشار : ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷

سایت جدید استودیو مترکورد شامل مطالب مفید و متنوع در زمینه ی آهنگسازی و صدابرداری


سایت جدید استودیو مترکورد

شامل مطالب مفید و متنوع

در زمینه ی آهنگسازی و صدابرداری

 

وارد سایت شوید

انتشار : ۹ فروردین ۱۳۹۶

توضیحاتی در مورد سمپل ریت و بیت ریت


توضیحاتی در مورد سمپل ریت و بیت ریت

تا حالا این مشكل براتون پیش اومده موقعی كه دارین تو نرم افزارتون كار می كنین
نمیتونین از نرم افزارهای ویدیویی یا پخش آهنگ , استفاده كنین ؟!

وقتی این مشكل پیش میاد كه نرم افزار شما داره از ٤٨٠٠٠ سمپل ریت استفاده میكنه و پخش كنندهایی كه در ویندوز طراحی شده (تنظیماتشون) از ٤٤١٠٠ استفاده میكنن وقتی شما روی نرم افزار هستین تنظیمات كارت صدا از ٤٤١٠٠ به ٤٨٠٠٠ سمپل ریت تغییر میكنه و دیگه پلیر ها نمیتونن به ٤٨٠٠٠ تغییر كنن

راه حل چیه ؟! حالا چرا ٤٨٠٠٠ هزار سمپل ریت تنظیم میكنین ؟! استاندارد موزیك دیجیتال ٤٤١٠٠ سمپل ریت هست و بیت ریت ١٦ پس اگه ركورد انجام نمیدین و نیاز به ركورد ٤٨٠٠٠ ندارین (توضیح میدم این اعداد رو در آینده) تو فضای ٤٨٠٠٠ كار كردن. بی فایدست چون موقع
خروجی همه چیز تبدیل میشه به ٤٤١٠٠

نكته ؛
اگه هنوز اصرار دارین روی ٤٨٠٠٠ كار كنین میتونین پخش كننده های خودتون رو هم روی سیستم كارت صداتون تنظیم كنین یا روی ٤٨٠٠٠ ! كه نمیدونم این امكان وجود داره در تمامی سیستم ها یا نه !

انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۵

چرا از MIDI‌ و Wave در کنار هم استفاده می‌کنیم؟


چرا از MIDI‌ و Wave در
کنار هم استفاده می‌کنیم؟



 
span id="NoteDescriptionLabel">چرا از MIDI‌ و Wave در کنار هم استفاده می‌کنیم؟

چه وقت از فرمت Wave استفاده می‌کنیم؟

چه هنگام به فرمت MIDI‌ متوسل می‌شویم؟

چه وقت نیازمند استفاده از فرم ‌های ترکیبی هستیم؟ چرا از MIDI‌ و Wave در کنار هم استفاده می‌کنیم؟ یکی از پرسش هایی که در وهله اول به ذهن هر کاربر آماتور خواهد رسید اینست که فلسفه به‌کارگیری فرمت ‌های MIDI و Wave در کنار یکدیگر چیست و چرا نمی ‌توان همه نیازهای یک قطعه موسیقی را با استفاده از یکی از این فرمت‌ ها تامین کرد؟ پاسخ اینست که استفاده از هر یک از این فرمت ‌ها منوط به روش کار آهنگساز و نحوه پیشبرد یک پروژه آهنگسازی از سوی او است. برخی آهنگسازان همچنان به کامپیوتر به عنوان یک وسیله مناسب برای میکس و نه تولید و نواختن صدای آلات موسیقی نگاه می‌کنند. این آهنگسازان علاقه‌ مندند ابتدا قطعات موسیقی خود را توسط نوازندگان چیره دست یا خودشان بنوازند و پس از ضبط کردن صدای این آلات، تکه‌ها را به کمک کامپیوتر به یکدیگر بچسبانند. در این حالت امکانات سیستم MIDI کمتر به کار آهنگساز می‌آید. اما برخی دیگر مایلند از امکانات کامپیوتر برای خلق صدای آلات موسیقی حداکثر استفاده را داشته باشند. دست کم می‌توان کار نت نویسی را به کمک کامپیوتر انجام داد. در این حالت استفاده از MIDI‌ مزایای فراوانی دارد.


<!--StartFragment
به طور کلی استفاده از دو فرمت اصلی Wave و MIDI در سه حالت کلی و متفاوت امکان پذیر است. چه وقت از فرمت Wave استفاده می‌کنیم؟ از Wave‌زمانی استفاده می‌کنیم که : • می‌ خواهیم خودمان یا یک نوازنده دیگر، قطعه‌ای را بنوازد و ما آن را ضبط کنیم تا بعدا در تدوین کل اثر مورد استفاده قرار دهیم. • به ساز خوب و نوازنده خوب دسترسی داریم و می ‌توانیم هزینه نواختن قطعات توسط نوازندگان را بپردازیم. • انعطاف پذیری ساز هنگام نواختن آلات مکانیکی برایمان خیلی مهم است و به دلایل فنی و موسیقایی نمی‌توانیم به روش ماشینی و کمتر انعطاف پذیر کامپیوتر تکیه کنیم. • باید صدای خوانندگان را نیز در قطعه بیاوریم. • مایلیم دستمان برای اعمال انواع پیچیده ‌ای از افکت ‌های موسیقی باز باشد. چه هنگام به فرمت MIDI‌ متوسل می‌شویم؟ از MIDI زمانی استفاده می‌کنیم که : • قبلا نت قطعه را به کمک کامپیوتر و نرم ‌افزارهای نت نویسی تنظیم کرده‌ ایم و مایلیم در مرحله اجرای نت ، از سیستم بدون خطای کامپیوتر استفاده کنیم. • به ساز مکانیکی خوب و یا نوازنده ماهر دسترسی نداریم و یا از پس هزینه ‌های اجرای قطعات توسط نوازندگان واقعی بر نمی‌آییم. • به فوت و فن کار با ابزارهای الکترونیکی و دیجیتالی آهنگسازی اشراف داریم و می ‌توانیم انعطاف پذیری مورد نظرمان را در اجرای دیجیتالی قطعات حاصل کنیم. • اصولا قصد ساختن یک موسیقی الکترونیکی را داریم که با استفاده از آلات معمولی موسیقی قابل اجرا نیست. • می‌ خواهیم از صدای ضبط شده و دیجیتایز شده آلات موسیقی استفاده کنیم. چه وقت نیازمند استفاده از فرم ‌های ترکیبی هستیم؟ در عمل، اغلب هیچ یک از فرم‌ های فوق به تنهایی جواب نمی ‌دهند و نیازمند به‌کارگیری فرم ‌های ترکیبی هستیم. زیرا مایلیم برخی از تراک ‌های یک قطعه را به روش Wave و بعضی دیگر را با استفاده از MIDI تولید کنیم و همزمان صدای هر دو نوع از قطعات را بشنویم و نمی ‌توانیم از مزایای منحصر به فرد هرکدام از فرم ‌های Wave و MIDI‌ صرف ‌نظر کنیم. Sequencer ها دقیقا همین جا به کار می‌آیند. مضاف بر اینکه، بعضی از نرم ‌افزارهای پیشرفته در این خانواده مانند SONAR‌ یا Cubase از فناوری ‌های پیشرفته ‌ای استفاده می‌کنند که قادرند تقریبا تمام دستگاه‌ های الکترونیکی رایج در استودیوهای موسیقی را شبیه ‌سازی کنند و این به آن معناست که به عنوان مثال شما می ‌توانید به جای پرداختن هزینه بالای دستگاه‌ های گرانقیمت الکترونیکی مانند آمپلی ‌فایرها، میکسرها و Effect Processor ها ، از ابزارهای نرم ‌افزاری که همان امکانات و توانایی‌ ها را شبیه ‌سازی می‌کنند ولی قیمت به مراتب کمتری دارند، بهره بگیرید.


span style="color: #33ff33; font-size: small;"><!--EndFragment



انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۵

ساخت ملودی با ساز لید


ساخت ملودی با ساز لید

 

سازهای لید

ملودی لید معمولاً در آهنگ خود و با ساز لید نواخته می‌شود. انواع ساز لید بسیاری وجود دارد. انواع اصلی شامل اکوستیک، الکتریک و سینث شده است. لیدهای اکوستیک شامل گیتار، پیانو، فلوت، سه‌تار، ویولن، ساکسیفون، سازدهنی، صدا، چنگ، ترومپت، ویبرافون، و هر ساز تک ارکستر می تولیدکننده ملودی که به فکرتان می‌رسد می باشد.

برخی سازهای لید به طور طبیعی دارای معنای ضمنی ادبی بی‌واسطه ای هستند که می‌توانید با بهره‌برداری از صدای اصلی، یا شکستن عامدانه آنها بخوبی از آن استفاده کنید. مثال‌های واضح گیتار آکوستیک، فلوت، و چنگ با سبک محلی؛ ساکسیفون، ترومپت‌های خفه شده (Muted) و ویبرافون با سبک جاز و بلوز؛ سه‌تار با معانی ضمنی موزیک شرقی، یا فلوت شاکوهاچی با پیوندهایش به موزیک مذهبی ژاپنی شینتو هستند.

لیدهای الکتریک شامل سازهایی مانند گیتار، ارگ، پیانو الکتریکی، و کلاوینت می‌شود. انتخاب از میان این سازها به دلیل تنوع هر ساز مانند گیتار جاز که دارای انواع قابل توجهی از صدا است تا یک لید گیتار الکتریک راک بسیار گوناگون است. چون گیتاری که استفاده می‌کنید احتمالاً از یک پچ (وصله) سینث‌سایزر یا سمپلر حاصل شده است، پچ‌هایی نیز وجود دارد که هنگامی که از طریق افکت‌های پدال‌ در نظر گرفته می‌شوند شبیه‌سازی انواع گیتار را فراهم می‌کند. بطور مشابه، در میان کیبوردها، پیانو الکتریکی رودز (Rhodes) دارای صدای منحصربه‌فرد و بالایی است که آن را از ورلیتزر (Wurlitzer) جدا می‌کند.

لیدهای سینث‌شده بسیار و متنوع هستند و با انواع مختلفی عرضه شده‌اند که بسیاری از آنها به سبک‌های خاصی پیوند دارند. لید‌های بسیار اپیک ترنس مثال خوبی است، همینطور سین-ویو لید (Sine-Wave Lead) که در هیپ-هاپ بسیار محبوب است. در نتیجه انتخاب یک پچ سینث لید ربط بسیار زیادی به سبکی دارد که می‌خواهید برای لیدی که در ذهن‌تان است بشنوید. در این زمینه بسیار مهم است که بتوانید صدای خاصی را در ذهن‌تان بشنوید تا با اضافه کردن افکتهای لازم، دقیقاً همان صدا را بسازید.

در حالت ایده‌ئال، یک صدای سینث لید مناسب لازم است حضور کافی داشته باشد تا در ترکیب جای گیرد (presense/فرکانسهای بالا). به همین دلیل اغلب همراه با مقدار زیادی ریورب با دیلی استریو پردازش می‌شود تا پُری (Fullness) مورد نیاز آن را داشته باشد. بیشتر پچ‌های سینث لید، مونوفونیک (یک صوتی) هستند – یعنی فقط می‌توانند یک نت در زمان را تولید کنند. این کیفیتی مطلوب است چون صدایی واضح و بندبند تولید می‌کند چون همینکه نت دیگری اجرا می‌شود، سیگنال قطع شدن را به نت قبلی ارسال می‌کند و از هم‌پوشانی صداها جلوگیری می‌کند. همچنین استفاده بیانی از سُرِش (portamento) را ممکن می‌سازد که در آن نت‌ها به تدریج بر روی یکدیگر می‌لغزند.

هنگام نوشتن یک لید، کیفیت بیانی که به آن می‌دهید نیازمند دقت بسیار است. در موسیقی کلاسیک، قطعه‌ ی موسیقی در حال پخش وجود دارد و اجراکننده‌ای که آن را می‌نوازد. کار اجراکننده زنده کردن موسیقی است، بخشیدن کیفیت اختصاصی و بیان شخصی به موسیقی. نوشتن لیدها با استفاده از سینث‌سایزر دقیقاً به همان شکل است. نت‌هایی توسط سینث‌سایزر تحریک می‌شوند که ملودی را تولید می‌کنند. سپس حالت‌های بیانی به آنها از طریق کنترل پارامترهای مختلف توسط شما به صدای سینث شده داده می‌شود. کیفیت سُرِش که پیشتر اشاره شد، معمولاً یک ویژگی قوی یک لید بیانی خوب است چون نوعی از حالت بیانی استفاده شده توسط نوازنده لید زنده را شبیه‌سازی می‌کند. بیشتر سینث‌سایزرها دارای کنترلی هستند که آنها را قادر می‌سازد درجه سُرِش استفاده شده را تعیین کنند.

پیچ اسلاید (Pitch-Slide) ویژگی دیگری است که به این دسته تعلق دارد. نوازندگان لید زنده معمولاً از پیچ بِند ها (Pitch Bend) به عنوان یک حرکت بیانی استفاده می‌کنند. بیان دیگری که بر روی یک لید میتواند صورت بگیرد ویبراتو است. ویبراتو نوسانات جزئی پیچ بر روی نت است که معلول روش نواختن اجراکننده است. این افکت معمولاً از طریق دستکاری LFO – فرکانس پایین اوسیلاتور سینث – به دست می‌آید.

از طریق استفاده از ویژگی‌هایی مانند سُرِش (پورتامنتو)، ویبراتو، و پیچ اسلاید، می‌توان زندگی و بیان را به یک ملودی دمید. هرچه باشد ملودی اصلی صدای لید است و به عنوان یک لید نیازمند بیان بالایی است. پس هنگامی که یک پچ سینث لید را بارگذاری می‌کنید، تمامی انواع کنترل‌هایی را امتحان کنید که سینث‌سایزر بر روی خود دارد. اینها ابزارهایی هستند که باید با آنها یک بازگردان بیانی از لید ملودیک‌تان بسازید. با دستکاری این کنترل‌ها می‌توانید کیفیت‌های بیانی جالبی به لیدتان ببخشید، به شکلی که به نظر برسد این خود لید است که در‌ واقع صحبت می‌کند یا آواز می‌خواند.

ملودی

هر سازی که برای لید انتخاب می‌کنید برای نواختن یک ملودی نیز به کار خواهد رفت. ملودی همیشه نشان دهنده روحیه واقعی موسیقی در کل دنیا است. تمامی فرهنگ‌ها و مردمان دنیا عشقی ذاتی به آنچه که یک ملودی خوب می‌دانند دارند، و این اصلاً عجیب نیست. چیزی در ملودی هست که می‌تواند عمیقاً ما را به هیجان بیاورد و عواطفی را در درون‌مان زنده کند که بسیار قدرتمند اند، شادی، اندوه، غم، امید، افسردگی – همه احساساتی که می‌توانیم به عنوان انسان درک کنیم از طریق ملودی فعال می‌شوند. از این نظر ملودی نشان‌دهنده نیروی واقعی حیات موسیقی است، عنصر مشترکی که تمامی انواع مختلف موسیقی دنیا را – در زمان حال و هر عصر و دوره‌ای – به هم پیوند می‌دهد. به هیچ وجه نمی‌توان منکر این موضوع شد که ملودی نیرویی بسیار قدرتمند است.

در نتیجه مهم‌ترین ویژگی یک خط لید مناسب این است که به ملودی نیاز دارد – یعنی لازم است خصوصیات قابل تشخیص یک ملودی را داشته باشد. این موضوع به نظر بدیهی می‌رسد اما برای اینکه قادر باشید خطوط ملودیک با درجه ای از هنر و مهارت ایجاد کنید باید نخست درک مناسبی از آنچه حقیقتاً یک ملودی خوب را می‌سازد پیدا کنید.

خصوصیت اصلی ملودی این است که خطی است که از طریق توالی نت‌ها یا تن‌های موسیقی ایجاد شده است. ملودی به عنوان یک خط، دارای هویت مجزای خود از مجموعه ساده نت‌هایی است که از آنها ساخته شده است. این هویت آن چیزی است که به ملودی افسون و جادویش را می‌دهد و خصوصیتی است که می‌توانیم با آن ملودی را تشخیص داده و به خاطر بسپاریم. همچنین چیزی است که به ما اجازه می‌دهد بین ملودی خوب و بد تفاوت قائل شویم. ملودی خوب در خود چیزی دارد که ما را جذب می‌کند – دارای جلا، ساخت ماهرانه است و هر نت بخشی ضروری در آن ایفا می‌کند. حالا بیایید نگاهی به برخی از ویژگی‌هایی بیندازیم که به ملودی ها این مشخصه را می‌دهند.

انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۵

تفاوت هدفون با اسپیکر


تفاوت هدفون با اسپیکر

برای همه ما پیش میاید که ناگزیر از استفاده از هدفون به جای بلند گو به عنوان ابزار شنود ( Monitoring ) صوتی باشیم.دلایلی متفاوت ممکن است سبب این ترجیح باشند.هدفون امکان استفاده شخصی بدون ایجاد ناراحتی برای دیگران را فراهم میکند ، پاسخ صوتی بلندگو ها تحت تاثیر اتاقی که در آن قرار گرفته باشند می باشد.در صورتی که هدفون مستقل از اتاق است.هدفون قابل حمل است و میتوان آن را به عنوان مرجع صوتی هنگامی که به بلندگو های دیگران اعتمادی نیست و یا اصلا امکان استفاده از بلندگو وجود ندارد به همراه برد.بهای هدفون با کیفیت عالی بسیار کمتر از یک جفت بلندگوی با کیفیت مشابه است و در مواردی که اتاق ضبط و فرمان یکی است استفاده از بلندگو وقتی که میکروفون روشن باشد غیر ممکن خواهد بود. اکنون پرسش این است که آیا میتوان از هدفون به جای بلندگو استفاده کرد؟

در واقع رفتار صوتی هدفون با بلندگو تفاوت زیادی دارد و از آنجایی که بخش بسیار بیشتر موسیقی ضبط شده، برای پخش توسط بلندگو تنظیم شده است استفاده از هدفون پاسخ متفاوتی را به دنبال خواهد داشت:

اسپیکر مانیتورهای حرفه ای استریو معمولا دارای ۲ یا ۳ درایو می باشند . درایو کوچکتر توئیتر نام دارد و مسئول پخش فرکانسهای بالاتر است. درایو میانی فرکانس های Mid و درایو بزرگتر (ووفر) فرکانس های بپ را پخش می کنند . سیستمی به نام Crossover مسئولیت تفکیک این فرکانس ها را به عهده دارد . اما در هدفون مانیتورهای استریو معمولا تمامی فرکانس های یک صوت توسط یک درایو پخش می شود.

در یک سیستم مونیتورینگ استریویی دو بلندگویی ، اصوات از بلندگوهای مقابل به هر دو گوش میرسند ( البته با نسبت های متفاوت ) گوش دور تر اصوات را از بلندگوی سمت مقابل با دامنه کمتر و تاخیر زمانی بیشتر دریافت میکند اگر به طور روشن تر توضیح دهیم یعنی اینکه در حالت استریو باید بلندگو ها درست در مقابل جلوی بدن با فاصله یکسانی از هم قرار بگیرد یعنی اینکه هم از نظر نصب در ارتفاعی یکسان با هم باشند و هم از نظر فاصله آن ها با بدن و فاصله شان با هم در نقطه یکسان قرار گرفته باشند. در این حالت به عنوان مثال گوش سمت چپ صدای بلندگویی که در سمت چپ ( روبروی آن ) قرار دارد را سریعتر دریافت میکند و گوش سمت راست صدای بلندگویی که در سمت راست قرار دارد را سریعتر دریافت میکند و همچنین صدای بلندگوی سمت راست دیرتر به گوش چپ و بلندگوی سمت چپ دیرتر به گوش راست میرسد همچنین بازتاب اصوات توسط دیوار ها و کف و سقف اتاق نیز همراه با اصوات اصلی به گوش میرسند.دیگر آنکه گوش دورتر در پشت سایه آکوستیکی سر قرار میگیرد و اصوات زیرتر بیشتر تحت تاثیر این سایه آکوستیکی هستند.در نتیجه پاسخ فرکانسی دو گوش متفاوت خواهد بود.بدین ترتیب گوش های ما از تحلیل نسبت به دامنه ها و تاخیر زمانی و تغییر فاز اصوات و تغییر فرکانسی، میتوانند موقعیت منابع صوتی ( چپ و راست ، جلو و عقب و بالا و پایین) را در فضای سه بعدی مجسم کنند. در صورتی که در مورد هدفون، هر گوش فقط توسط یک گوشی تغذیه می شود و بنابراین در عمل فقط اختلاف دامنه بین دو گوش میتواند موقعیت را مشخص کند و اختلاف فاز و پاسخ فرکانسی بین دو گوش و بازتاب های اتاق حذف خواهند شد. موقعیت فقط بین دو گوش روی یک خط راست در وسط سر از چپ به راست و بلعکس احساس می شود و موقعیت های جلو و عقب قابل تشخیص نخواهند بود موقعیت های چپ و راست هم مانند بلندگو نبوده و بزرگنمایی می شوند یعنی اصوات نسبت به بلندگو بیشتر متمایل به طرفین احساس می گردند.

تفاوت دیگر بین هدفون و بلندگو در تحلیل اصوات در مغز است. در بلندگو چون هر دو گوش منبع صوت را میشنوند مغز اطلاعات مربوط به هر دو گوش را با هم پردازش کرده و نوعی اثر هم پوشانی خاص به نام Stereo Masking توسط مغز اعمال میشود.در صورتی که در هدفون، مغز اطلاعات هر گوش را به طور مجزا تحلیل میکند و اثر هم پوشانی متفاوت خواهد بود در نتیجه بعضی از جزییات در صدا که توسط بلندگو ها شنیده نمیشوند در هدفون بزرگنمای میگردند. در مورد اصوات بم نیز وضع متفاوت است . اصوات بم نه فقط توسط پرده گوش بلکه توسط استخوان ها و بدن نیز احساس میشوند و بلندگو ها میتوانند تمامی سطح بدن را به ارتعاش در بیاورند در حالیکه هدفون ها فقط روی پرده گوش و کمی هم بر استخوان های جمجمه عمل میکنند و بنابراین پاسخ فرکانس بم هدفون با بلندگو متفاوت میباشد.

از آنجاییکه هدفون ها معمولا واپیچش دامنه کمتری نسبت به بلندگو ها دارند جزییات فرکانسهای میانی در هدفون ها بهتر از بلندگو های معمولی شنیده خواهد شد.دراین صورت میکسی که توسط هدفون تراز شده،ممکن است هنگام پخش توسط بلندگو فاقد جزییات فرکانس های میانی شنیده شود. همچنین برابر سازی (Equalization) و تنظیم مقدار واکنش (Reverb) و افکت های شبیه ساز محیطی توسط هدفون ممکن است به نتایج نامناسب برای پخش توسط بلندگو منجر گردد.واپیچش فازنیز با هدفون بسیار بهتر از بلندگو قابل تشخیص است زیرا بازتاب های صدا در اطاق که باعث عدم وضوح پاسخ حوزه زمانی در بلنگو ها و در نتیجه عدم وضوح رفتاری فازی میشود در شنود با هدفون وجود ندارد.

برابر سازی (Equalization) در بلندگو ها و هدفون ها ممکن است با هم متفاوت باشد. پاسخ فرکانسی هر منبع صدا در فضای باز (Free-Field) با فضای بسته (diffuse- Field) متفاوت است زیرا صرفنظر از تشکیل امواج ایستاده ، صدای تولید شده در فضای بسته حاصل مجموع صدای اصلی و بازتاب های متوالی از سطوح اتاق است که در اثر طی مسافت بسیار بیشتر به صدای اصلی در شرایط نا مساعد از نظر آکوستیک اتاق در شنود دقیق مشکل ساز میشوند. ( این بازتاب ها بار ها و بارها طول اتاق را طی میکنند)

بنا به دلایل مذکور ، شنود با هدفون نسبت به بلندگو کاملا متفاوت است و در موارد حساس و دقیق به عنوان مرجع صوتی برای ضبط و میکس صدا و موسیقی و ارزیابی صوتی ، باید به عنوان ابزار کمکی و نه اصلی مورد استفاده قرار گیرد مگر آنکه هدف، تولید صدا برای شنود با هدفون باشد.در هر صورت همواره استفاده از هدفون های با کیفیت عالی بشدت توصیه می شود.

انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۵

چگونه میتونم صدای ضبط شده رو بدون استفاده از اکولایزر گرمتر کنم


ترجمه ای از مجله ی
Soundonsound
Sound advice

How can i warmup my recording without EQ
چگونه میتونم صدای ضبط شده رو بدون استفاده از اکولایزر گرمتر کنم

من بسیار تلاش كرده ام تا در ضبط این تركی كه هم اكنون درگیر آن هستم،صدای خوبی دریافت كنم.اما نتیجه صدایی دارای treble و جنسی سردی بوده است و حس آن بسیار شبیه به این است كه شما در عكاسی رزولوشن خود را زیاد كنید.یكی از دوستان به من پیشنهاد داد كه شاید بتوان با استفاده از كمپرسورها این صدا را پخته تر كرد یا شاید بتوان اصلا جنس صدای خواننده را عوض كرد،من میخواستم از شما در این مورد راهنمایی بگیرم.البته میدانم كه با EQ این كار شدنی است اما برایم جالب است كه بدانم آیا كمپرسور یا لیمیتر میتواند برای ما صدا را گرم تر و پخته تر كند یا خیر.من با logic كار میكنم و تمام ضبط ها شفاف،بدون دیسورت و خالی از صدای اضافی است

لطفا به ادامه مطلب بروید

انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۵

آیا میکس های خوب از فیلتر پایین گذر هنوز بهره می برند


ترجمه ای از مجله ی
Soundonsound magazin 2016

Do mixes benefit from low-pass filtering at mixdown
آیا میکس های خوب از فیلتر پایین گذر هنوز بهره می برند

من بسیار در مورد فیلترهای (hight pass (low cut. در مقالات مختلف مطالعه كرده ام،اما در مورد فیلترهای high cut در این زمینه آنچنان اشاراتی نشده بود.سوال من این است كه ایا با استفاده از high cut میكس ما بهتر خواهد شد یا صدمه خواهد دید،به طور مثال آیا آسان تر نخواهد بود اگر بخواهیم صدا air را از صدای خواننده خارج كنیم در حالی كه high cut استفاده میكنیم؟

Mike senior پاسخ میدهد:به ویژه در استدیوهای كوچك كه در آنها فركانس low دروغین وجود دارد،میتوان گفت low cut راهی بسیار سیستماتیكی است كه كمی از مشكل خود كم كنیم،با این حال high cut ها مزیت كمتری دارند به این دلیل كه اكثر سازها در mix در فركانس های بالا،دارای هارمونی و نویز هستند و دارای صدای اصلی نیستند
برای جلوگیری از همپوشانی فركانس های دیگر سازها با یكدیگر من peak ها و shelv ها را پیدا میكنم،بله؛ در تئوری شما میتوانید صدای خواننده ی اصلی خود را كمی high cut كنید تا صدای هوا خارج شود و سپس صداها را با یكدیگر بالانس كنید ولی همچنین مجبور خواهید بود تا زمانی كه خواننده دست به خواندن نزده،میكس بقیه سازها درست عمل كنند.با این حال هیچ ایرادی در استفاده از فیلترهایhigh cut نیست اگر واقعا میخواهید فركانس های high را از بین ببرید تا به صدا و بالانسی بهتر در میكس برسید.

من اغلب این كار را در مورد سازهایی كه با amp كار میكنند انجام میدهم،مخصوصا گیتار الكتریك
به این دلیل كه از نویز های ناخواسته در دو اكتاو بالایی این ساز جلوگیری كنم،اما باید بسیار در این كار محتاط باشید و دقیق عمل كنید چرا كه خراب كردن كار با فیلترhigh cut بسیار راحت است و اگر دقیق انجام نشود روی میكس كلی شما تاثیر بدی خواهد گذاشت


انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۵

پنج توصیه برای شروع میکس


پنج توصیه برای شروع میکس
Graham Cochrane



ابتدا قبل از باز کردن هر گونه پلاگین بر روی ترک های خود ولوم
آن ها را نسبت به هم بالانس کنید و هم چنین Paning
(جایگذاری صدا ها به چپ یا راست و یا بین آنها ) آنها را
انجام دهید.شاید بتوان Fader ولوم را قویترین ابزار برای میکس
دانست در بسیاری از مواقع که اکولایزر یا کمپرسور جوابگو
نیستند کمی پایین یا بالا آوردن ولوم می تواند راه گشا باشد پس
تنظیم دقیق نسبت صداها با یکدیگر و پنینگ مناسب اولین
و مهم ترین نقطه شروع میکس صحیح است.البته حتما
حواستان به میزان هدروم که قبلا درباره آن توضیح داده ام باشد.
یک ترک را به عنوان reference یا مرجع که به لحاظ
سازبندی و سبک نزدیک به موسیقی شماست وارد پروژه
کنید و صدای آن را به اندازه لول کلی میکس خود پایین بیاورید
تا هم لول شوند.
دوباره با تنظیم فیدرهای ولوم و پن سعی کنید
تا حد ممکن آن را شبیه به ترک رفرنس کنید.
حالا پروسه میکس را با استفاده از ابزارهای رایج مانند
اکولایزر و کمپرسور شروع کنید.نکته بسیار مهم این است
که پس از هر بار اکولایز حتما چک کنید که لول صدا تغییری
نکرده باشد اگر چنین بود با استفاده از Output پلاگینی
که باعث این تغییر شده آن را به حالت قبل بازگردانید.
در این میان مدام کار خود را با ترک رفرنس چک کنید تا در همان
خط حرکت کنید

انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۵

اکولایزر و تجربیات آن


ترجمه ای از مجله
SoundOnSound

در رابطه با اکولایزر و تجربیات آن

مترجم :
متیکو اوان


اکولایزر یکی از نیرومندترین ابزار برای ایجاد یک صدای خوب است.
اکولایزر هم می تواند دشمن شما و هم دوست شما
در مقابل رسیدن به یک صدای خوب باشد.در این مقاله مهندس
صدا آقای DAVID MELLOR قصد دارد توصیه هایی

برای چطور و کجا به کار بردن این ابزار را عنوان کند.

اکولایزرهای گرافیکی بسیار عالی کار می کنند.
شما می توانید هر طور که مایل هستید به صدا شکل دهید
حتی بعد از این که صدا از پلاگین های مختلفی عبور کند

وقتیکه مهارت خودتان را در زمینه های قبلی بالا بردید
زمان آن می رسد که برای اکولایز کردن صدا هم تعمق کنید
اکولایزر مانند یک پولیش روی کفش عمل میکند.
آن را براق میکند.

به آن جلوه داده و گل آلودی و کثیفی آن را محدودتر میکند.

تجربه به من ثابت کرده اگر صدای مورد نظر بدون اکولایزر خوب
نیست هرگز تا انتهای کار به صدایی خوب دست پیدا
نخواهید کرد.چون چیزی که به شما تحویل داده اند
کفش نیست بلکه دمپایی بوده است.پولیش زدن دمپایی
آن را تبدیل به کفش نمی کند.اکولایزر کردن یک هنر است.
با تمرین کردن و آزمون و خطا می توانید به درجه ی استادی
در این زمینه برسید تنها کافی است خوب گوش کنید
خلاق باشید و تجربه کنید.


توصیه ی شخصی بنده به شما عزیزان

اگر جنس صدایی که مورد اکولایز قرار گرفته است را کدر
می بینید کافی است مقداری تقویت در قسمت
صدای اصلی آن ساز انجام بدهید.

اگر نتوانستید صداها را به خوبی با هم در میکس ترکیب
کنید بهتر است تا آنجا که میتوانید نقاط اختلاف فرکانسی
را جذف کنید

برای این که صدای خواننده واضح تر به گوش برسد
فرکانس محدوده ی 3 کیلوهرتز را تقویت کنید

برای این که صدا شفاف تر شود فرکانس های
باس را تضعیف کنید

تقویت یک محدوده ی فرکانسی باعث میشود نویزها نیز در آن
محدوده تقویت شوند.در زمان تقویت کردن فرکانس ها
به دقت به صدا گوش دهید

عوض کردن اکولایز باعث عوض شدن ولوم کلی می شود.
باید توجه داشته باشید که دچار دیستورت یا کلیپ در ولوم
خروجی خود نشوید

همیشه بعد از اکولایزر کردن صدا را به حالت قبل از اکولایزر
باز گردانید تا متوجه شوید چه کاری با صدای خام انجام داده اید
شما باید هوشمندانه کار اکولایز را انجام دهید.

صدایی را که مورد اکولاز قرار می دهید به تنهایی باید عالی باشد
و زمانی که بقیه صداها با آن ترکیب میشوند نیز باید همه ی
صدا ها باهم ترکیب خوبی را به وجود بیاورند

زمانی که برای اجرای زنده شروع به اکولایز کردن
می کنید باید فضا را در نظر بگیرید

انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۵

تهران- اتوبان همت - شهرک گلستان - خ هاشم زاده بین اقاقیا و امیرکبیر رازقی پنجم پ 17 ط دوم

فروش فیلمهای آموزشی نایاب مهندسی صدا,میکس,مسترینگ و فروش پلاگین های حرفه ای و غیر قابل دسترس,فروش سینتهای نایاب و ناشناخته و ...

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما